زبان وادبیات
زبان و ادبیات
قشقاییها به زبانی از شاخه جنوب غربی ترکی (ترکی اغوز) صحبت میکنند، این زبان غیر از فارس در همدان نیز رواج دارد. کوالسکی این زبان را نزدیکترین گویش به ترکی آذربایجانی دانستهاست. این موضوع به شکلهای مختلف توسط آنه ماری ونگابن و گرهارد دوئرفر نیز بیان شدهاست، اما کی. اچ. منگز این زبان را بیشتر به ترکی عثمانی شبیه میداند.قشقاییها به زبانی از شاخه جنوب غربی ترکی (ترکی اغوز) صحبت میکنند، این زبان غیر از فارس در همدان نیز رواج دارد. کوالسکی این زبان را نزدیکترین گویش به ترکی آذربایجانی دانستهاست. این موضوع به شکلهای مختلف توسط آنه ماری ونگابن و گرهارد دوئرفر نیز بیان شدهاست، اما کی. اچ. منگز این زبان را بیشتر به ترکی عثمانی شبیه میداند. در قشقایی مصوتهای i, e, ä, a, å, ï, u, ü, o, ö و صامتهای p, b, m, f, v, t, d, n, s, z, š, ž, č, ۳˘, k, g, q, γ, χ, ŋ, l, r, h موجوداند. در واژگان قشقایی تأثیر زبان فارسی و عربی مشخص است. واژگان حکومتداری، نظامی و پزشکی تحت تأثیر فارسیاند و قاموس دینی تحت تأثیر عربی است، که البته آن نیز از فارسی وارد این زبان شده است. در فیروزآباد ترکی میان قشقاییها بسیار رایج است، اما در شیراز افراد زیر بیست سال خانوادههای ترکزبان تمایل چندانی به استفاده از زبان مادری ندارند و ترکی شیراز شدیداً تحت تأثیر فارسی است. این زبان بین جوانان به تدریج در حال از دست دادن کاربریاش است. همچنین طایفه دارغاها (ساربانان) به گویش کرشی و تیره سارویی از طایفه عمله به گویشی خاص صحبت میکنند که برای دیگر قشقاییها قابل فهم نیست.
ادبیات قشقایی که به شعر و داستان خلاصه میشود بیشتر سینه به سینه منتقل و کمتر مدون شدهاست. بیشتر اشعاری که امروز میان قشقاییها شنیده میشود، به شاعران نه چندان دور بازمیگردد، همچنین جز چند رباعی فولکلور این اشعار به ندرت ریشه آذربایجانی دارند. طبیعت، زندگی مردم، عشقها و غمها و شادیها، شکوه از بیمهری آسمان، مهاجرتها و فراق و جداییها از عناصر اصلی این اشعار هستند. علیرقم سابقه جنگاوری و دلاوری ایل، شعر قشقایی بیشتر پرسوز است تا حماسی. از دیگر خمیرمایههای اشعار قشقایی کوچ است. علیرقم ترکزبان بودن، ادبیات قشقاییها بسیار با اساطیر و آداب و رسوم ایرانی چنان پیوند خوردهاست که تنها عامل جداکننده این قوم و فارسیزبانان را میتوان زبان ترکی دانست. شعر قشقایی هجایی است و قالبهای متعددی دارد از جمله:
تغزل (غزل ترکی):این قالب بیشترین سهم را در ادبیات قشقایی دارد، از مهمترین عناصر آن عشق است. همچنین مقاومت، وطنگرایی، تهیدستی و فقر از دیگر درونمایههای تغزل قشقایی هستند.
گرایلی:بیشتر در ردیفهای آوازی و موسیقی حضور دارد. سه آهنگ به نامهای گرایلی، باشگرایلی و باسمهگرایلی وجود دارد. تنها تفاوت گرایلی با غزل در هجای آن است، در غزل هر مصرع ۱۱ هجا و گرایلی ۸ هجا وجود دارد.
آسانک:این قالب همان بایاتی آذربایجان است و از کهنترین قالب اشعار عامیانه میان قشقاییها است. آسانک هفت هجا و چهار پاره دارد که مصرع سوم آزاد است و باقی مصرعها همقافیه هستند. اندیشه اصلی در دو مصرع آخر بیان میشود.
شاختایی:با آهنگی به همین نام نواخته میشود. میگویند که شاختایی لقب شاه اسماعیل صفوی است و شعری منصوب به او نیز در ایل رواج دارد که با همین آهنگ نواخته میشود.
مسمط:این قالب جدیداً در میان ایل رواج پیدا کردهاست و شاعران نوپا از آن استفاده میکنند. مسمط را در قالب حیدربابایه سلام شهریار میسرایند.
نامدارترین شاعر قشقایی مأذون است. وی افزون بر ترکی به فارسی و لری نیز شعر سرودهاست. زندگی این شاعر همزمان بوده با هجوم دولت بریتانیا به مرزهای ایران در پی فتح هرات، وی داستان جنگ قشقاییها با عوامل بریتانیایی را به نظم درآوردهاست. اشعار وی را ملک منصورخان قشقایی جمعآوری کردهاست از دیگر شاعران قشقایی میتوان به یوسفعلیبیگ (همدوره صولتالدوله) و محمد ابراهیم اشارهکرد.
منبع ویکی پدیا