زندگی نامه خسرقشقایی
خسرو صولت قشقایی
خسرو
قشقایی سیاست مرد و از سران ایل قشقایی ایران بود. وی در ماجرای سمیرم
نقش اصلی را بازی میکرد.
خسرو صولت قشقایی
وجه تسمیه قشقایی
درباره وجه تسمیه ی قشقایی
نظریات مختلفی ابرازگردیده است؛بنابراظهارات مولف فارسنامه ی ناصری این
کلمه از واژه ی تُرکی " قاچ قایی " به معنای فراری اخذگردیده و چون " ایل
خَلَج " از اراضی ممالک " روم " به خاک " عَراقِ عَجَم" آمدند ، گروهی از
آنها فرار کرده و در مملکت فارس توقف نمودند و مردم، این گروه را " قاچ
قایی" نامیدند.
منابع هوتی قشقایی عبارتند از: 1- زبان ترکی قشقایی 2- سنت 3- ایران 4-
دین 5- مدرنیته اما در شرایط متفاوت زمانی و مکانی ممکن است یکی از این
منابع در مرکز قرار گیرد و دیگری در حاشیه و همین باعث شود که تصور
قشقاییها از هویتشان متحول شود.
ایل قشقایی و جنگ جهانی اول
هنگامی که جنگ جهاتی اول شروع شد شمال ایران عملا در اشغال روسیه تزاری و جنوب تحت نفوذ انگلیسی ها قرار داشت.احمد شاه قاجار تازه بر تخت سلطنت نشسته و تجربه ی چندانی در مملکت داری نداشت. اما در راس دولت میرزا حسن خان مستوفی الممالک قرار داشت که از رجال مجرب محسوب میشد. در مرحله ی اول جنگ 321332-هـ ق /1914-15م درجبهه های جنگ جهانی و به تبع آن ایران حوادث مهمی روی داد.
اسکان عشایر قشقایی و اثرات آن در زندگی آنان:
اسکان اجباری، مردم ایل قشقایی را دچار مخاطره نموده و صدماتی
جبرانناپذیر وارد آورد. این نوع اسکان در زمان حکومت پهلوی دو بار اتفاق
افتاده است.
دام و دامپروری در ایل:
منبع درآمد و معیشت مردم قشقایی، وابسته به دامداری بوده و معمولا نوع
دام آنها تلفیقی از بهترین نژادها است، این مردم از دام خود، همه نوع توقع
دارند، پشم خوب و لطیف، شیر فراوان، برههای درشت و موردپسند و در عین حال
با غذای کم و با آب و هوای گوناگون هم سازش داشته باشند.
نذر و نیاز در این قشقایی:
1ـ در مسیر حرکت این گروه، امامزادههایی دیده میشوند که در سقف گنبد
مانند آن، زنجیری آویزان و نوک آن قلاب دارد، افراد حاجتمند که معمولا زنان
و دختران میباشند، نیت کرده، دستمالی را سه بار بهطرف قلاب پرتاب
مینماید، چنانچه به قلاب گیر کرد و بر زمین نیفتاد، حاجت وی برآورده است و
دستمال برای متولی امامزاده میمانند و چون به ظاهر حاجتش برآورده شده،
پول یا هدیهای دیگر به امامزاده تقدیم میکند و خوشحال به خانه بر میگردد
و اگر در طی سال خواسته وی انجام نگرفت، گناه را به گردن امامزاده
نمیاندازد، بلکه میگوید «مشیت الهی چنین بوده است».
او از فرزندان داراب خان رئیس ایل قشقائی بوده و در فیروزآباد از شهرهای استان فارس متولد شده است.[۱]
سال تولد صولتالدوله در کتاب «فارس و جنگ بینالملل» نوشته رکنزاده
آدمیت به سال ۱۲۹۷ قمری، در کتاب «از باورد یا ابیورد خراسان تا ابیورد یا
ابولورد فارس» نوشته مظفر قهرمانی ابیوردی به سال ۱۲۹۵ قمری و در کتاب «شرح
حال رجال ایران» نوشته مهدی بامداد به سال ۱۲۹۳ قمری درج شدهاست.
رقص در میان ایل یک هنر ملی و سنتی است که از دیرباز دارای اهمیت بوده و برخلاف رقص های جلف و زننده ، دارای ریتم خاص و حرکات موزون بوده و تماشاگر با یک نگاه مفتون ابهت و وقار و سنگینی این هنر همیشه زنده می شود.بخصوص در رقص زنان که با سکوتی کامل همراه با حرکات موزون دست ها و پرش های دستمال های رنگین و گردش ملایم و گام های سنگین به گرد دایره ای می چرخند، جلوه ی خاصی به میدان رقص می دهد.